«تابناک با تو» - صنعت سینما آنچنان با زندگی ما درآمیخته که گاهی واقعاً دلمان میخواهد جای شخصیتهای یک فیلم باشیم. با این حال، هر قدر هم که سعی کنیم، زندگی روزمره هرگز شبیه فیلمها نمیشود. اما جای نگرانی نیست، چون اغلب اتفاقاتی که در فیلمها رخ میدهد هیچ تناسبی با واقعیت ندارند.
۱- سگهای خانگی از خیابان یکراست به روی مبل خانه میروند
در فیامها سگ خانگیای که از یک پیاده روی روزانه برگشته، فوراً روی مبل خانه میپرد، اما صاحب آن دوان دوان با حولهای در دست برای پاک کردن پاهایش خود را به آن نمیرساند. درعوض، شخصیتهای فیلم با خوشحالی کنار حیوان خانگی شان مینشینند و تلویزیون را روشن میکنند.
۲- حس ششم حیوانات
در فیلمها سگها به آدم بدها پارس میکنند و برای آدم خوبها دم تکان میدهند، گربهها هم در برابر هر چیز مرتبط با دنیای ماوراء الطبیعه پشت خود را خم میکنند. حیوانات خانگی در فیلمها هرگز به شخصیتهای شرور نزدیک نمیشوند، در حالی که در واقعیت هر کسی با مقداری خوراکی میتواند دل آنها را به دست آورد.
۳- آوردن قهوه به تخت
یک حرکت زیبا، اما غیرمنطقی که فیلمسازها علاقهی زیادی به آن دارند، آوردن قهوه برای کسی است که تازه از خواب بیدار شده و هنوز از تخت بیرون نیامده است. معلوم نیست این کار چه تناسبی با واقعیت دارد وقتی هنوز دندانهای خود را مسواک نزده اید، احتیاج به دستشویی رفتن دارید و در مجموع، نگران هستید که قهوه روی تخت تان بریزد.
۴- فروشگاههایی که همه چیز در آنها پیدا میشود
حتی در کوچکترین فروشگاه در وسط یک ناآکجا آباد، همیشه دقیقاً همان چیزی که برای پیشبرد داستان به آن نیاز است، وجود دارد. در زندگی واقعی، اما بسیاری از اوقات پیش میآید که ساعتها مجبور میشویم یک سوپرمارکت بزرگ را به دنبال یک جنس به خصوص بگردیم و دست آخر هم آن را پیدا نمیکنیم. با این حال، در فیلمها همیشه به طرزی جادویی غذا و لباس موجود است و حتی فروشنده اطلاعات مهمی را در اختیار شخصیت داستان میگذارد.
۵- در سوپرمارکتها هیچوقت هیچ خبری از صف نیست
شخصیتهای فیلم به طرز شگفت انگیزی خوش شانس اند؛ آنها هرگز مجبور به انتظار کشیدن در صف نمیشوند. وقتی به صندوق میرسند، یا اولین نفر صف اند یا تنها مشتری فروشگاه. صندوق دارها هم همیشه بسیار سریع اند و هیچ اشتباهی نمیکنند.
۶- سر و صداها هیچکس را اذیت نمیکند
شخصیتها تک تک کلمات یکدیگر را میشنوند، حتی اگر در یک بار ِ پر سر و صدا باشند و صدای موسیقی کر کننده باشد. در زندگی واقعی، اما در چنین موقعیتهایی فقط در صورتی میتوانید با دیگران صحبت کنید که تا جای ممکن به هم نزدیک شوید و با همهی وجود فریاد بزنید.
۷- شخصیتهای خیلی سحرخیز
معلوم نیست شخصیتهای فیلمها چه ساعتی از خواب بیدار میشوند که وقت کافی برای دویدن، حمام کردن، خوردن یک صبحانهی کامل و گپ زدن با خانواده را دارند. بسیاری از ما صبحها تنها فرصت میکنیم چند جرعهای چای یا قهوه بنوشیم و صبحانهی خود را در محل کار میخوریم.
۸- دقت خارق العاده
در فیلمها شخصیتها هر بار ویدئو یا صوتی را پخش میکنند، همیشه میتوانند دقیقاً در نقطهی مورد نظر آن را نگه دارند.
۹- افراد عادی با ظاهر بی نقص
از قرار معلوم تصور فیلمسازها از یک فرد عادی با ما بسیار متفاوت است. وقتی شخصیت فیلم به خاطر از دست دادن شغلش به عنوان یک فروشندهی معمولی ناامید میشود، دلمان میخواهد دستش را بگیریم و به او بگوییم: «رفیق تا حالا خودت را در آینه دیده ای؟ دو متر قد، خوش قیافه، با اندام عضلانی و چشمانی پراحساس. همکاری با تو آرزوی هر آژانس مدلینگی است!»
۱۰- پیچشهای داستانی حیرت انگیز
وکیلهای فیلمها واقعاً شغل حسادت برانگیزی دارند. هر بار که اتفاق دراماتیکی رخ میدهد، طرف مقابل یکباره مدرک یا شاهدی رو میکند که مسیر پرونده را به کلی تغییر میدهد. جالب است که برای قاضی هم هرگز این سؤال پیش نمیآید که اینها از کجا آمده است.
۱۱- جراحات زیبا
روی بدن بی عیب و نقص قهرمان داستان هیچ اثری از عوارض جراحات جزئی روزمره نیست. در زندگی واقعی، اما بعد از برخورد با گوشهی یک میز، کبودی دست مان را باید یک هفته زیر یک پیراهن آستین بلند پنهان کنیم. در فیلمها همهی صدماتی که طی فیلم به قهرمان داستان وارد میشوند از نظر زیبایی شناسی بسیار خوشایندند و حتی ظاهر شجاع تری به او میدهند.
۱۲- بی توجهی به بهداشت
در فیلمها شخصیتها گاهی به قدری تشنه اند که به محض رسیدن به خانه به سر یخچال میروند، بطری آب را برمی دارند و حریصانه با آن آب میخورند. در زندگی واقعی چنین کاری به طور حتم بقیهی اعضای خانه را عصبانی خواهد کرد.
۱۳- «ببخشید عجله داریم»
در فیلمهای ماجراجویانه بسیاری از اوقات شاهد تعقیب و گریزهای تماشاییای هستیم که در آنها شخصیتها با مهارت از میان جمعیت درون آسانسور، مرکز خرید یا رستوران عبور میکنند. در واقعیت اگر سعی کنید راه تان را بی ادبانه از میان جمعیت بزرگی باز کنید، چهرهی اخم آلود مردم کمترین چیزی است که با آن مواجه خواهید شد.
۱۴- خبرنگاران مشتاق
فرقی نمیکند شهری که داستان فیلم در آن رخ میدهد تا چه حد کوچک باشد، به نظر میرسد دست کم یک سوم جمعیت آن در کار رسانه هستند؛ و اگرنه چطور ممکن است که خانهی مجرمین و قربانیان آنها همیشه با جمعیت زیادی از افرادی که به حرفه ایترین ابزارهای ثبت عکس و ویدئو مجهزند احاطه شده باشد.
۱۵- در آغوش گرفتن عشق خود در خواب
شخصیتهای فیلمها دوست دارند شبها عشق زندگی خود را عاشقانه در آغوش بگیرند؛ و میتوانند بدون آنکه مزاحم خواب او شوند دستهای خود را دور او نگه دارند. در واقعیت، اما این کار فقط هر دو نفر را از خواب میاندازد.
۱۶- همسایههای بی دردسر
در فیلمها همسایهها همگی یک ویژگی مشترک دارند: آنها همیشه در زمان نیاز در خانه هستند؛ و وقتی هم که عدم حضورشان نیاز است، در ِ خانه شان به احتمال زیاد باز مانده و تنها کاری که باید انجام دهید چرخاندن دستگیرهی آن است. در زندگی واقعی همسایهی کناری خود را تقریباً نمیشناسیم و به طور قطع به سرمان نمیزند بی اجازه وارد خانه اش شویم.
منبع: روزیاتو