دامون قنبرزاده، نویسنده حوزه سینما با انتشار جدیدترین قاب از جمشید هاشمپور در اکران خصوصی «روز ششم» به تحلیل ژست قهرمانانه او پرداخت.
او نوشت:
"جمشید هاشمپور را چند بار در میرداماد تهران دیدهام. گاهی به فروشگاهی که در میدان «جوانان» قرار دارد میرود و خرید میکند. سپس با اجناسی که در دست دارد، قدمزنان و آرام به خانهاش برمیگردد. چند باری که او را دیدهام، هیچوقت این فرصت نبوده که نزدیک شوم و عرض ارادتی کنم. اما نکتهی عجیب اینجاست که هر بار میبینمش، انگارنهانگار که او نزدیک به سه یا چهار دهه، ستارهی پولساز و نفر اول سینمای ایران بود؛ ستارهای بهشدت واقعی که مردم برایش سر و دست میشکستند. کسی که سهم عمدهای در رونق سینمای ایران داشت.
یک روز پسرخالهام که از باشگاه برگشته بود، به من گفت جمشید هاشمپور در همان باشگاه ورزش میکرد. پسرخالهام میگفت او با آن سنوسال، وقتی که لخت میشد همچنان اندام ورزیدهای داشت و همچنان جوانها را به میدان دعوت میکرد. گویا آن باشگاه، مکان دایمی ورزش جمشید هاشمپور بود. ستارهی بلامنازع سالهای دور سینمای ایران، همچنان پرانرژی و قدرتمند، شاید بدون اینکه حسرت روزهای گذشته را بخورد، برای سلامتی و چابکی خودش ورزش میکند. در حالی که خیلی از بازیگران حالِ حاضر سینمای ما، با همان شکمهای گنده و اندامهای ناموزونشان نقل محافل هستند، او نه برای نقش اول بودن و جلوی دوربینها حاضر شدن، بلکه برای خوب زندگی کردن، ورزش میکند.
ژست جذاب شب گذشتهی او در اکران فیلمی که در آن بازی کرده، لذت عجیبی به من داد. انگار میخواست نشان بدهد هنوز هم آنقدر قدرتمند و آماده و چابک و پرانرژیست که بتواند مانند جمشید آریای «افعی» هوش مخاطب را از سرش بپراند. انگار میخواست ثابت کند در میان ستارههای پوشالی سینمای ایران که معمولاً فقط پول میگیرند و به جز سروصدا و جیغ طرفداران کمسنوسالشان، هیچ بازخوردی در گیشه ندارند، یکی از پولسازترین و گیشهپردازترین بازیگران تاریخ سینمای ایران هست و خواهد ماند. او وقتی این حرکت جذاب را جلوی دوربینها انجام داد، عکاسانی که مشغول عکس گرفتن از این ژست بودند، حسابی سر ذوق آمدند و فریاد کشیدند؛ یک فریاد واقعی برای یک ستارهی واقعی.
استاد هاشمپور، بعد از آن ژست به خبرنگاران گفت که به آیندهی سینمای ایران امید چندانی ندارد. راستش وقتی در جدیدترین خبرها خواندم که خوانندهای دیگر گویا به نام «زانکو» وارد عرصهی بازیگری شده است، بیش از پیش به حرف استاد رسیدم. او بهخوبی میداند دوروبرش چه خبر است، اما این را هم خوب میداند که باید در همین اوضاع و احوال، هم به زندگی عادی و سالمش ادامه بدهد و هم برای همیشه ستارهای در قلب مخاطب باقی بماند."
برترین ها