معرفی کتاب رمان ایرانی «فلکناز»
چکیده : انتشارات نارون دانش سالهاست در حیطه چاپ کتاب فعالیت دارد و تاکنون کتابهای مختلفی را چاپ نموده است. در اینجا قصد داریم به معرفی یکی از کتابهای رمانی که در این انتشارات چاپ شده است بپردازیم.
کتاب «فلکناز» یکی از رمانهای خواندنی و جذاب ایرانی است که در ژانر عاشقانه توسط این انتشارات چاپ شده است. این اثر به قلم خانم «بهنوش قزوینی» نگاشته شده که بسیار مورد استقبال خوانندگان ایرانی قرار گرفته و به چاپ سوم است. رمان «فلکناز» در قالب 339 صفحه به زبان فارسی و با موضوع عاشقانه نوشته شده است. این ژانر یکی از پرمخاطبترین سبکها در حوزه کتابهای رمان و داستان است.
انتشارات نارون دانش سالهاست در حیطه چاپ کتاب فعالیت دارد و تاکنون کتابهای مختلفی را چاپ نموده است. در اینجا قصد داریم به معرفی یکی از کتابهای رمانی که در این انتشارات چاپ شده است بپردازیم.
کتاب فلکناز نوشتهی بهنوش قزوینی، داستان زندگی پرفرازونشیب زنی رنجکشیده و شجاع است که نمیخواست تسلیم جامعه و تصور کلیشهای آن باشد. فلکناز، پیرزنی هشتادساله، حالا در روزهای آخر زندگیاش، هر آنچه در طول عمر برایش اتفاق افتاده را برای نویسندهای جوان تعریف میکند. این رمان، قصهای عاشقانه را در دوران پرتلاطم ایران معاصر روایت میکند.
معرفی کتاب رمان ایرانی «فلکناز»
در بخشی از این رمان می خوانیم:
... فلکناز ساکت شد و خیره به عکسها مات مانده بود. انگار قصد داشت خاطراتش را با جزییات بیشتری به یاد بیاورد و بعد از مکثی کوتاه گفت: خانمجانم میگفت؛ مادرت یک روز کامل درد کشید تا تو به دنیا آمدی. از وقتیکه اولین دردهایش شروع شد عمهات گفت: به مریضخانه برویم اما به خواهش من پدرت دنبال قابله فرستاد. قابله که آمد تا مادرت را معاینه کرد، با عصبانیت گفت: چه خبرتان است؟ مگر تابهحال زائو نداشتهاید؟ چرا آنقدر زود دنبال من فرستادید؟ هزارتا کار داشتم. من را برگردانید وقتی فاصله دردهایش کمتر شد باز به دنبالم بیایید. خانمجان و عمهام بیتاب و نگران، به دستوپایش افتادند و با التماس نگهش داشتند و دستآخر او با کلی ناز پذیرفت که بماند اما بیتفاوت به ضجههای مادرم روی یک صندلی مینشیند و بافتنیاش را میبافد. بالاخره نزدیکهای صبح مادرم فارغ میشود و خبر تولد نوزاد دختر را عمهام بااحتیاط به پدرم میدهد. پدرم منتظر فرزند پسر بود مثل تمام مردهای قدیمی که در ذهنشان کرده بودند پسر ارجحتر از دختر است و نکته پردردش اینجاست که این خزعبلات را خود ما زنها در گوششان کردهایم. مادرم برای دنیا آمدن من بهقدری اذیت شده بود که تا ساعتها حاضر نبود مرا در آغوش بگیرد، ولی بعد از گرفتن بند مروارید چشمروشنی پدرم خلقش عوض شد و مرا شیر داد ...
چاپ کتاب در انتشارات نارون دانش
انتشارات نارون دانش یکی از ناشران قدیمی است. صاحبان اثر میتوانند از خدمات ویراستاری کتاب و همچنین صفحه آرایی کتاب این انتشارات بهرهمند شوند. انتشارات نارون دانش با در اختیار داشتن تیم متخصص طراحی جلد کتاب این امکان را دارد که در زمینه مربوط به طراحی جلد کتاب نیز به صاحبان اثر خدمات تخصصی ارایه نماید. جهت برقراری ارتباط با ما و اطلاع از مراحل چاپ کتاب میتوانید از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمایید.