فرمول امیدوار ماندن در ایران امروز کشف شد!
کد خبر: ۲۴۹۰۷۱
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار: 2022 June 27    -    ۰۶ تير ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۰
روزنامه همشهری، ارگان مطبوعاتی شهرداری تهران که از حامیان رسانه‌ای دولت رئیسی به شمار می‌رود، طی یادداشتی فرمول ایجاد امید و نشاط مردم ایران در شرایط سخت و وخیم اقتصادی را کشف کرد!

روزنامه همشهری، ارگان مطبوعاتی شهرداری تهران که از حامیان رسانه‌ای دولت رئیسی به شمار می‌رود، طی یادداشتی فرمول ایجاد امید و نشاط مردم ایران در شرایط سخت و وخیم اقتصادی را کشف کرد!

 

فرمول امیدوار ماندن در ایران امروز کشف شد!

این روزنامه نزدیک به طیف اصولگرایان نوشت:

* گویی هرگونه مشقت و سختی مجوز ناامیدی و ترویج یأس است. سختی را باید در دل حرکت دید. اگر چنین شد هیچ‌گاه یأس مسلط نمی‌شود.

* از سیاست عبور کنیم. این نقص جدی را اگر درمان نکنیم زندگی فردی‌مان هم آسیب می‌بیند؛ زندگی سیاسی و اجتماعی‌مان که بماند.

* پیشنهاد می‌کنم برای عبور امیدوارانه از دل سختی‌ها پای منبر پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها بنشینیم. در این زانوی ادب زدن، درس‌هاست برای این روزهای ما.

* قدیمی‌ها حداقل با 7ایمان و باور اکسیری، امید را در بلا و مشقت رها نمی‌کردند.

* اول اینکه وقتی با بلا مواجه می‌شدند در کنارش پی نعمت بودند. مثلا می‌گفتند گرچه فلان مشقت رسید، اما خدا را شکر سقف به سر دارم و صحت به بدن. بلا‌را می‌دیدند؛ اما در دل حرکت.

* دوم اینکه بلا را تجربه می‌دانستند. می‌گفتند رنج کشیدیم اما سبب شد تجربه کنیم. مثلا اگر گرفتار شریک بد می‌شدند، مال‌باختگی را درس آدم‌شناسی و رفیق‌گزینی می‌دانستند.

* سوم اینکه اعتقاد داشتند اقتضای رحمت خدا چنین است که مشقت فزون‌تر از توان آنها نیست. لذا یقین داشتند راهی هست برای فائق ‌شدن.

* چهارم حکیمانه می‌دیدند. «تا نباشد میل حق، برگی نیافتد از درخت». می‌گفتند در این بلا ، خیری است و می‌گشتند پی حکمتش. حکمت را هم اغلب در هدایت می‌دانستند. بلا برایشان امتحان بود. آن هم آزمونی برای رشد و رفتن و نه ماندن.

* پنجم اینکه هر که در این بزم مقرب‌تر است/ جام بلا بیشترش می‌دهند. روشن است؛ با بلا فخر ایمانی داشتند.

* ششم اینکه مشهور بود «پایان شب سیه سپید است». پیران منبردیده و حکمت‌چشیده برای نوه‌هایشان قصه یوسف می‌گفتند تا آنجا که خبر تلخ بنیامین به جناب یعقوب رسید و غم ایشان فزون یافت؛ اینجا بود که گلو صاف می‌کردند و از زبان حضرت یعقوب امید می‌دادند که «ولاتیاسوا من روح‌الله» و این غم را پایانی است.

*هفتم و آخر اینکه ورد زبان‌شان این بود: ان‌الله معنا. اینکه ورای همه‌‌چیز قدرت اوست. ایمان داشتند و کمتر از این را شرک می‌دانستند و از اینکه قدرت او برتر از همه اسباب عالم است، آرامش می‌گرفتند. «چو تیر از شست او باشد، خطا نیست...»

* و در نهایت اینکه راز معنوی‌تر شدن ملت ایران در کنار حوادث تلخ در همین حکیمانه‌های روائی و عرفانی است.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
1
18
اگه به منم شام 645 میلیون تومانی می دادند بهتر از این بلبل زبانی می کردم.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
1
18
همه ش وصل کردن موضوع به خداوند بود
پس مسئولین چرا حقوق دریافت می کنند ؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
1
13
کسی که جایگاه و شرایط مطمئن و مستحکمی داره هیچ وقت حال کسی که نگران نان شب هست رو درک نمی کنه
بلغور کردن این حرفهای رمانی هم از خوشی جایگاه خودشونه
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
1
13
جفنگ گویی...............
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۷
1
1
ایران مرکز امتحانات الهی شده
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار